گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد دوم
درس یازدهم دعوت جهانی …، و اسلام عمرو وخالد
اشاره
هدفهاي آموزشی
انتظار میرود با مطالعه این درس:
- با اقدامات پیامبر جهت دعوت جهانی و فرستادن نامه براي زمامداران جهان آشنا شویم.
- جنگ خیبر و علت وقوع آن را بررسی کنیم.
- موقعیت مکانی و چگونگی حوادث جنگ خیبر را بدانیم.
- به نقش حضرت علی (ع) در فتح خیبر پی ببریم.
- خیانت بزرگ یهود در فتح خیبر را بدانیم.
- با ماجراي فتح مصالحهآمیز فدك آشنا شویم.
- داستان غزوه وادي القري را بدانیم.
- منظور از عمرة القضاء را بدانیم.
- چگونگی اسلام آوردن عمرو و خالد را بدانیم.
در این درس به چگونگی دعوت جهانی اسلام و اقدامات پیامبر در این مورد خواهیم پرداخت که عبارتند از: ارسال نامه به نجاشی
شهریار
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 100 از 305 www.Ghaemiyeh.com درس یازدهم دعوت جهانی …، و اسلام عمرو وخالد مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 89
حبشه، قیصر روم، امپراتور ایران، پادشاه مصر، زمامداران شام و یمامه.
در ادامه به جنگ خیبر، علت وقوع آن، موقعیت مکانی خیبر، نقش امیرالمؤمنین (ع) در این جنگ، کشته شدن مرحب از قهرمانان
بزرگ عرب و یهود و فتح خیبر به دست مبارك و تواناي حضرت علی (ع) تسلیم شدن یهودیان، خیانت یهود و قصد جان پیامبر از
سوي یهودیان، فتح سرزمین فدك و بخشیدن آن به حضرت فاطمه (س) از سوي پیامبر، غزوه وادي القري، عمرة القضاء و اسلام
آوردن عمرو و خالد میپردازیم.
دعوت جهانی
با قرارداد صلح حدیبیه حکومت مدینه از سوي قریش و همپیمانانشان به رسمیت شناخته شد و با سرکوبی قبایل شرور و راهزن
و « رحمۀ للعالمین » امنیت مدینه و مناطق اطراف و راههاي منتهی به آن نیز تا اندازة زیادي تأمین گردید. پیامبر (ص) به تصریح قرآن
بود. دین او به جزیرة العرب اختصاص نداشت بلکه براي همه مردم دنیا بود. از این رو در این فرصتی که پس از صلح « خاتم النبیّین »
حدیبیه پیش آمد به بُعد تبلیغی اسلام پرداخت. پیامبر از همان روز اول به جهانی بودن اسلام اشاره نموده بود. در سال پنجم بعثت
هنگام اعزام جعفر بن ابیطالب و مهاجران به حبشه نجاشی را به پذیرش دین اسلام دعوت کرد. در سورههایی که در مکه نازل
شده به جهانی بودن دین اسلام تصریح شده است. آیه بیست و هشت سبأ میگوید: (وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا کَافَّۀً لِلنَّاسِ) و ما نفرستادیم
تو را مگر براي همه مردم. در آیه نوزده انعام آمده است: (وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 101 از 305 www.Ghaemiyeh.com دعوت جهانی مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 90
الْقُرآنُ لأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ) این قرآن بر من وحی شده است تا شما و هر کس را که این قرآن به او برسد هشدار دهم. نکته ظریفی
که در این آیه آمده تعبیر مَنْ بَلَغَ است. آیه به این مطلب اشاره دارد که این دین بهطور عادي و روال طبیعی به هر کسی که در هر
جاي دنیا بهسر میبرد برسد موظف به پذیرش و گرویدن به آن است و روشن است تا آن زمان که به اشخاص نرسیده و اطلاع از
آن حاصل نکردهاند در قبال آن وظیفهاي ندارند. گفتنی است که بسیاري از خطابات قرآن نیز (یَا أَیُّهَا النَّاس) براي عموم است و
ندارد. « یَا أَیُّهَا الْعَرَب » حتی یک مورد
باري، جهان در عصر بعثت متشکل از چند کشور بزرگ بود و تقریبا در قبضه دو امپراتوري بزرگ ایران و روم قرار داشت و مناطق
زیادي از دنیا زیر سلطه آنها بود. قسمتی از خاور زمین مانند عراق و حیره و نیز بخشی از جزیرة العرب مانند یمن از مستعمرات
ایران بهشمار میآمد و بخشهایی از آسیا نیز زیر سلطه سیاسی و فرهنگی آن بود. امپراتوري روم نیز به دو بخش بزرگ شرقی و
غربی تقسیم میشد. قسطنطنیه (ترکیه)، شام (سوریه)، فلسطین، لبنان، اردن، مصر و پارهاي از سرزمینهاي دیگر در قلمرو روم شرقی
قرار داشت و اروپاي امروزي هم امپراتوري روم غربی را تشکیل میداد. پس مرکز ثقل قدرت و سیاست جهان را این دو ابرقدرت
تشکیل میدادند.
از اینرو رسول خدا (ص) اعلام جهانی بودن رسالت خود را از این دو امپراتوري بزرگ آغاز کرد و همچنین ممالک مجاور را به
اسلام فرا خواند. البته این دعوت تا پایان عمر آن حضرت ادامه داشت و تا آنجا که در آن روز با وسایل عادي ممکن بود،
حاکمان و زمامداران عالم را
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 102 از 305 www.Ghaemiyeh.com دعوت جهانی مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 91
254 / به پذیرش اسلام دعوت کرد. اما ابتداي آن از دو امپراتوري کبیر و چند کشور مجاور آغاز گشت. ابنهشام در سیره 4
مینویسد: پس از انعقاد صلح حدیبیه روزي رسول خدا (ص) به اصحاب گفت:
.« أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ الَله قَدْ بَعَثَنِی رَحْمَۀً وَ کافَّۀً »
اي مردم، همانا خداوند مرا به عنوان رحمت براي تمامی مردم فرستاده است.
258 گوید: در یک روز از محرم سال هفتم هجرت شش / بعد مسأله دعوت زمامداران جهان را به دین اسلام مطرح کرد. ابنسعد 1
سفیر با شش نامه از مدینه خارج شدند و به دربار شش تن از زمامداران آن روز جهان رفتند. این شش زمامدار عبارت بودند از
نجاشی پادشاه حبشه، قیصر امپراتور روم، خسرو پرویز امپراتور ایران، مُقَوْقِس پادشاه مصر، حارث بن ابیشمر فرمانرواي شامات و
هَوْذَة بن علی فرمانرواي یمامَه.
نامه به نجاشی پادشاه حبشه
نامه پیامبر به نجاشی پادشاه حبشه درباره دعوت به اسلام دوگونه نقل شده است؛ یکی همان نامه مشهور که در آن نام جعفر بن
ابیطالب آمده و همانگونه که در ابتداي کتاب گذشت مربوط به دوران مکه است. دیگري نامه غیر مشهور. این نامه به روایت
بهنام خداوند مهرورز مهربان. این نامهاي است از محمد » : 623 به این شرح است / 308 و مستدرك حاکم 2 / دلائل النبوه بیهقی 2
رسول خدا به سوي اصْحَمَه نجاشی بزرگ حبشه. درود بر کسی که از هدایت پیروي کند و به خدا و رسول وي ایمان آورد و
گواهی دهد که جز او خدایی نیست، یگانه است و
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 103 از 305 www.Ghaemiyeh.com نامه به نجاشی پادشاه حبشه مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 92
شریکی ندارد، نه دوستی برگزید و نه فرزندي و اینکه محمد بنده و فرستاده اوست. تو را به پذیرش دعوت خدا فرا میخوانم،
چونکه من فرستاده او هستم. پس اسلام بیاور تا به سلامت بمانی. اي اهل کتاب بیایید به پیروي از سخنی که بین ما و شما یکی
است و آن اینکه جز خدا را نپرستیم و چیزي را شریک او قرار ندهیم و یکدیگر را به جاي خداوند پروردگار خود برنگزینیم و اگر
.« امتناع میورزید پس گواه باشید که ما مسلمانیم و اگر رسالت مرا نپذیرید پس گناه نصاراي قومت بر گردن توست
258 او نخستین سفیري بود که از مدینه بیرون رفت. درباره / عمرو بن امیه ضَ مْري حامل نامه به نجاشی بود و به قول ابن سعد 1
دعوت نجاشی به اسلام یک معضل بزرگ تاریخی وجود دارد و آن اینکه همانگونه که در اوایل کتاب یادآور شدیم نجاشی
سالها پیش در حضور جعفر بن ابیطالب اسلام آورد و خبر آن را نیز طی نامهاي خدمت رسول خدا (ص) اعلان نمود و به گرمی
از جعفر و مهاجران مسلمان استقبال کرد و به عنوان میهمان از آنان پذیرایی نمود. حال چرا دوباره او را به اسلام دعوت کرد؟ در
توجیه آن مطالبی گفته شده.
1397 ، ابنحَزْم در جوامع السیره/ 25 و ابن طُولُون در اعلام السائلین/ 57 گفتهاند این نجاشی غیر از / برخی مانند مسلم در صحیح 3
آن نجاشی بوده که مهاجران بهسوي او هجرت کردند، او مسلمان شده و از دنیا رفته بود ولی این نجاشی کافر بود. روشن است که
لقب پادشاهان حبشه بوده است. برخی از محققان در تأیید این توجیه گفتهاند به همین دلیل لحن نامه غیرمشهور تا « نجاشی » لفظ
اندازهاي تند است. این توجیه
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 104 از 305 www.Ghaemiyeh.com نامه به نجاشی پادشاه حبشه مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 93
صحیح نیست، زیرا در زمان دعوت پادشاهان به اسلام در اواخر سال ششم و یا اوایل سال هفتم نجاشی اصْحَمَه زنده بوده است. او
375 و مقریزي در امتاع الاسماع/ 445 در سال نهم هجرت از دنیا رفت و رسول خدا از فاصله / به روایت ابن جوزي در المنتظم 3
دور بر او نماز میت خواند. وانگهی نام او نیز اصْحَمَه بود که در نامه به آن تصریح شده است. توجیه دیگر این است که پذیرفتن
اسلام نجاشی در ابتداي بعثت شاید رسمی نبوده، گویا در سال هفتم رسول خدا (ص) از او خواست به صراحت و بهطور رسمی
اسلام خود را آشکار کند. این توجیه نیز با ظاهر محتوا و لحن نامه سازگار نیست.
249 گفته است: احتمال دارد پیامبر این نامه را بعدها پس از درگذشت اصْحَمَه به نجاشی بعدي نوشته باشد. با این همه / حلبی 3
اشکال همچنان باقی است.
نامه به قیصر روم
به نام خداوند » : 31 رسول خدا (ص)، قیصر روم را به شرح زیر به پذیرش اسلام دعوت کرد / 77 و طبري 2 / به نقل یعقوبی 2
مهرورز مهربان. از محمد فرستاده خدا به قیصر بزرگ روم. سلام بر کسی که از هدایت پیروي کند. اما بعد من تو را به اسلام فرا
میخوانم، اسلام بیاور تا به سلامت بمانی و خداوند تو را دوبار پاداش دهد. اگر روگردان شوي گناه قومت بر عهده تو خواهد بود.
اي اهل کتاب بیایید بهسوي سخنی که بین ما و شما یکسان است و آن اینکه جز خداوند را نپرستیم و چیزي را شریک او قرار
ندهیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جاي خدا به
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 105 از 305 www.Ghaemiyeh.com نامه به قیصر روم مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 94
.« سروري نگیریم. پس اگر رويگردان شدند بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم
حامل نامه قیصر دِحْیۀ بن جناب کلبی بود که پیش از این نیز چند بار به دیدار هِرَقْل رفته بود و به زبان رومی آشنایی داشت. نامه را
طبق دستور حضرت به حاکم بُصْ ري رساند تا آن را به قیصر بدهد. قیصر که قبلًا نذر کرده بود اگر بر ایرانیان پیروز شود پیاده به
زیارت بیتالمَقْدِس برود، در این ایام در حال رفتن به زیارت بود و در حِمْص بهسر میبرد. دِحْیه نامه را به حارث پادشاه غَسّان داد.
آنگاه عَدي بن حاتم به دستور حارث دِحْیه را نزد قیصر برد. اطرافیان قیصر به وي گفتند هرگاه امپراتور را دیدي وي را سجده کن
و سر برمدار تا تو را بار دهد. دِحْیه گفت هرگز چنین کاري نمیکنم و جز براي خدا سجده نخواهم کرد. آنگاه مردي او را
راهنمایی کرد که نامهاش را مقابل صندلی که قیصر روي آن مینشیند بگذارد، او نیز چنین کرد. قیصر نامه را برداشت و مترجم را
طلبید تا نامه را براي او بخواند. پس از اطلاع از مضمون آن از بزرگان و مردم روم خواست تا دعوت پیامبر (ص) را بپذیرند ولی
ناگهان با مخالفت شدید مردم روبهرو شد. براي آرام کردن آنان گفت من هم با شما همعقیده هستم، فقط خواستم شما را امتحان
کنم.
نامه به پادشاه ایران
442 پیامبر نامهاي به خسرو پرویز پادشاه ایران نوشت و آن را به عبدالله بن حُ ذافه سَ هْمی / 624 و قسطلانی 1 / به روایت طبري 2
به نام خداوند مهرورز » : سپرد تا به دربار پادشاه ساسانی برساند. متن نامه چنین است
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 106 از 305 www.Ghaemiyeh.com نامه به پادشاه ایران مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 95
مهربان. از محمد فرستاده خدا به کسري بزرگ فارس. درود بر کسی که پیرو هدایت باشد و به خدا و رسولش ایمان آورد و
گواهی دهد خدایی جز خداوند یکتا نیست، یگانه است و شریکی ندارد و محمد بنده و فرستاده اوست. من تو را به سوي خداوند
عزّوجلّ فرا میخوانم، زیرا من فرستاده خداوند عزّوجلّ به سوي تمامی مردم هستم تا کسانی را که زنده هستند بیم دهم، اسلام بیاور
.« تا به سلامت بمانی. پس اگر امتناعورزي گناه مجوس بر عهده تو خواهد بود
چون مترجم نامه را خواند، خسرو پرویز آن را گرفت و پاره کرد و گفت این کیست که نام خود را بر نام من مقدم داشته است.
سپس خسرو .« همانگونه که نامه را پاره کرد، خداوند پادشاهیاش را پاره کند » : چون خبر بیحرمتی او به حضرت رسید فرمود
پرویز به باذان کارگزار خود در یمن نوشت دو نفر مرد دلیر را بفرست تا این مرد را که در حجاز است نزد من بیاورند. در نقلی
دیگر آمده است که گفت: او را توبه بده و اگر نپذیرفت سر وي را براي من بفرست.
نامه به پادشاه مصر
37 رسول خدا (ص) نامهاي نیز به مُقَوْقِس پادشاه مصر به همان مضمون نامه / 395 و تاریخ الخمیس 2 / به نقل دلائل النبوه بیهقی 4
قیصر و کسري نوشت و او را به اسلام دعوت نمود و تصریح کرد که اگر امتناع ورزي همانا گناه قِبْط بر گردن توست. مصر در آن
روز زیر سلطه روم شرقی به مرکزیت قسطنطنیه بود و فرمانرواي آن از پیروان آیین مسیح بهشمار میآمد. حاطب بن ابیبَلْتَعَه که
حامل نامه بود هنگامی که به مصر رسید
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 107 از 305 www.Ghaemiyeh.com نامه به پادشاه مصر مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 96
مقوقس در اسکندریه داخل کاخی در ساحل رود نیل به سر میبرد، حاطب با کشتی به آنجا رفت و نامه را به دست او داد. پادشاه
مصر وقتی از مضمون نامه اطلاع حاصل نمود رو کرد به حاطب و از او پرسید: اگر این شخص پیامبر است چرا بر قوم خود که با او
مخالفت کردند و از شهر خویش بیرونش راندند نفرین نمیکند؟ حاطب گفت: آیا تو خود گواهی نمیدهی که عیسی بن مریم
فرستاده خدا بود، پس چرا هنگامی که قومش او را آزردند و میخواستند به دار بیاویزند نفرین نکرد که خدا نابودشان سازد؟
مقوقس گفت: احسنت! مردي حکیم از نزد حکیمی آمده است.
آنگاه حاطب او را پند و اندرز داد و گفت: از سرنوشت فرعون که در همین سرزمین بود عبرت بگیر که چگونه خداوند از او
انتقام گرفت و به کیفر دنیا و آخرت گرفتار ساخت. مقوقس با کمال احترام پاسخ نامه رسول خدا را نوشت و همراه هدایاي
ارزشمند براي پیامبر ارسال داشت. با آنکه حضرت معمولًا هدیه مشرك را نمیپذیرفت هدایاي ایشان را قبول کرد. پادشاه مصر با
آنکه نبوت آن حضرت برایش محرز بود ولی همانگونه که خود او تصریح کرد براي حفظ تاج و تخت و ریاست خود از پذیرش
گویند .« درگذشتن از پادشاهی خود بخل ورزید با آنکه پادشاهی او را دوامی نیست » : اسلام سرباز زد. پیامبر (ص) درباره او فرمود
مقوقس در زمان خلافت عمر در حالی که بر کیش نصرانیت بود درگذشت.
نامه به زمامداران شام و یمامه
255 گویند: پیامبر نامهاي نیز به حارث بن ابیشمر غَسّانی فرمانرواي شام نوشت و او را به اسلام دعوت / 449 و حلبی 3 / قسطلانی 1
کرد. حامل
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 108 از 305 www.Ghaemiyeh.com نامه به زمامداران شام و یمامه مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 97
این نامه شجاع بن وَهْب اسدي بود. حارث در غُوطه دمشق سرگرم فراهم ساختن وسایل پذیرایی قیصر روم بود که از حِمْص به
طرف ایلیاء (بیتالمَقْدِس) میآمد. شجاع بن وَهْب دو سه روز منتظر ماند تا موفق به ملاقات حارث شد. حارث پس از خواندن نامه
بیحرمتی کرد و آن را کنار انداخت و گفت من به جنگ او خواهم رفت. بعد که قیصر او را از این کار منصرف ساخت، روش
خود را تغییر داد و هدایایی به شجاع اهدا کرد و گفت سلام مرا به رسول خدا (ص) برسان. چون شجاع بن وَهْب نزد پیامبر آمد
حارث بن ابیشمر غَسّانی در سال هشتم هجرت درگذشت. .« پادشاهی وي بر باد است » : حضرت فرمود
448 گویند: رسول خدا (ص) نامهاي هم به هَوْذَة بن علی حاکم یمامه نوشت و سَلیط بن عمرو / 262 و قسطلانی 1 / ابن اسعد 1
عامري حامل آن بود. هَوْذَه با دعوت پیامبر برخوردي ملایم داشت و از سفیر آن حضرت پذیرایی کرد و به او هدایایی نیز بخشید.
رسول خدا (ص) در طی سالهاي بعد نیز نامههایی براي حاکمان و زمامداران جهان نوشت و آنان را به اسلام دعوت کرد.
جنگ خیبر
خیبر سرزمین حاصلخیز و جلگه سرسبزي بود که در حدود بیست و پنج فرسنگی شمال مدینه در سر راه شام قرار داشت. این منطقه
در صدر اسلام قطب اصلی کشاورزي حجاز را تشکیل میداد و فزونی خرماي آن زبانزد عرب بود و به لحاظ درآمد سرشار از امور
کشاورزي جمعیت زیادي در آن سکونت داشت. طبرسی در اعلام الوري/ 99 تعداد ساکنان
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 109 از 305 www.Ghaemiyeh.com جنگ خیبر مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 98
634 و دیگران گفتهاند: ده هزار نیروي جنگجو و هزار زرهپوش در خیبر وجود / خیبر را چهارده هزار نفر نوشته است. واقدي 2
56 تعداد جنگجویان آنان را بیست هزار نفر نوشته است. یهودیان خیبر در هفت قلعه مستحکم سنگی که بر بالاي / داشت. یعقوبی 2
409 عبارت بود از ناعِم، قَمُوص، شِقّ، نَطات، / کوه بنا شده بود زندگی میکردند که به روایت یاقوت حَمَوي در معجم البلدان 2
سُلالم، وَطیح و کَتیبه. داخل قلعهها چاه آب و مواد غذایی به مقدار زیادي وجود داشت و ساکنین آنها میتوانستند داخل دژها
سنگر گرفته و تا یک سال در مقابل دشمن مقاومت کنند. قلعههاي سنگی نفوذناپذیر و جمعیت زیاد و سلاح فراوان و حتی منجنیق،
خیبر را به قدرت بزرگی تبدیل کرده بود بهطوري که کلیه یهودیان حجاز تحت نفوذ آنان بودند و چشم امید به آنجا داشتند و
اکثر جنگها و شورشهایی که یهودیان و یا حتی قریش بر ضد حکومت پیامبر راه میانداختند به نوعی با خیبر ارتباط داشت.
شکست یا پیروزي خیبر در مصاف با مسلمانان براي قریش بینهایت مهم و سرنوشتساز بود تا آنجا که سران قریش مانند صفوان،
سهیل و ابوسفیان بر سر این امر شرطبندي کردند.
ابن اسحاق/ 193 گوید: قبلًا رسول خدا (ص) نامهاي به یهود خیبر نوشته و آنان را به اسلام دعوت کرده بود ولی آنان نپذیرفته
بودند. باري، صلح حدیبیه امنیت ناحیه جنوب را تأمین کرد اما امنیت نواحی شمال با وجود یهودیان خیبر تضمینی نداشت. بهویژه
530 مینویسد: چون خبر اعدام بنیقریظه به خیبر رسید یهودیان گرد هم آمدند، رئیس آنان سَلّام بن مِشْکم گفت: / که واقدي 2
محمد از کار یهودیان مدینه آسوده گشت و
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 110 از 305 www.Ghaemiyeh.com جنگ خیبر مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 99
اینک بهسوي شما خواهد آمد. پرسیدند چاره چیست؟ گفت باید با تمامی یهودیان خیبر که شمارشان هم زیاد است با او به جنگ
برخیزیم و از یهود تَیماء، فَدَك و واديالقُري هم کمک بگیریم. مشکل بزرگ یهودیان خیبر این بود که پس از انعقاد صلح حدیبیه
دیگر قریش و همپیمانانشان نمیتوانستند به آنان کمک نظامی کنند. یهودیان فقط مجاز بودند از قبایلی مانند بنیسعد و غطفان که
با قریش پیمان نداشتند کمک نظامی بگیرند.
حرکت به سوي خیبر
رسول خدا (ص)، نُمیلۀ بن عبدالله لیثی و یا سِباع بن عُرْفُطَه غفاري را در مدینه به جانشینی خود گذاشت و با هزار و چهار صد نفر و
342 در اواخر محرم رهسپار خیبر گردید. سپاه را کسانی / دویست اسب در صفر سال هفتم هجرت و یا به روایت ابن اسحاق 2
تشکیل میدادند که در حدیبیه شرکت کرده بودند، تنها فردي که در حدیبیه شرکت کرد ولی در خیبر حضور نداشت جابربن
عبدالله انصاري بود. بیست نفر زن نیز از جمله صفیه، امسلمه و امعماره در جنگ خیبر شرکت کردند. پیامبر (ص) پرچم را به دست
امیرالمؤمنین سپرد و به روایتی پرچمی هم به حُباب بن مُنذر و پرچمی دیگر به سعد بن عباده داد.
660 از ابورُهْم غفاري نقل میکند که گفت ما هنگام خوشه بستن خرما به خیبر رفتیم که گویا اوایل فصل بهار بوده و / واقدي 2
هنوز گرماي شدید شروع نشده بود، زیرا سرزمین خیبر بسیار گرم و سوزان است.
638 گوید: پیامبر همراه سپاه از مدینه خارج شد و از / واقدي 2
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 111 از 305 www.Ghaemiyeh.com حرکت به سوي خیبر مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 100
راهنماهاي خود خواست تا از راهی آنان را ببرد که بین غطفان و خیبر جدایی بیفتد. سپاه پیش رفت تا به منطقه خیبر رسید. دیار
43 گوید: عبدالله بن ابی شخصی را نزد یهود خیبر فرستاد و به آنان اطلاع داد که محمد به سوي شما / بکري در تاریخ الخمیس 2
میآید، در برابر وي مقاومت کنید. چون این خبر به خیبر رسید کنانۀ بن ابیالحُقیق و هَوْذَة بن قیس را نزد غطفان که همپیمان آنان
بودند فرستادند و از آنان خواستند تا خیبریان را در مقابل پیامبر یاري دهند و اگر بر مسلمانان غلبه پیدا کردند نصف خرماي خیبر را
به ایشان بدهند ولی غطفان از ترس مسلمانان نپذیرفتند. به روایتی دیگر پذیرفتند و به سوي خیبر حرکت کردند اما در بین راه از بیم
مسلمانان بر اموال و خانوادهشان پشیمان شدند و بازگشتند.
محاصره خیبر
640 رسول خدا عَبّاد بن بشر را پیشاپیش سپاه فرستاد. عَبّاد به یکی از جاسوسان یهود که از قبیله اشجع بود / به نقل واقدي 2
برخورد، او پس از تهدید گفت یهودیان خیبر سخت از شما ترسیدهاند و وحشتزده و بیمناکند. سپاه اسلام به خیبر رسید و شب
هنگام در آنجا موضع گرفت. با اینکه یهودیان از حرکت رسول خدا (ص) اطلاع داشتند ولی متوجه ورود وي نشدند. صبح در
حالی که براي کار روزانه خود از قلعهها خارج میشدند ناگهان با لشکر اسلام مواجه شده و فریاد کشیدند: محمد و لشکر! آنگاه
یهودیان به رئیس خود سَلّام بن .«! خیبر ویران شد » : وحشتزده گریختند و وارد حصارهاي خود شدند. پیامبر تکبیر گفت و فرمود
مِشْکم خبر دادند که سپاه محمد آنان را غافلگیر کرد. سَلّام
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 112 از 305 www.Ghaemiyeh.com محاصره خیبر مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 101
گفت: سخن مرا نشنیدید و در لشکرکشی به سوي او کوتاهی کردید، اکنون در جنگ با او کوتاهی نکنید. آنان اموال و زن و
فرزندان خود را در قلعه کتیبه و ذخائرشان را در قلعه ناعم جاي دادند. مردان جنگجو نیز در قلعه نَطات موضع گرفتند. قرار شد از
برجها سپاه اسلام را تیرباران کنند و هرگاه نیاز بود در خارج قلعهها نیز به مبارزه بپردازند. پیامبر چون تصمیم یهود را بر جنگ دید
اصحاب خود را موعظه و آنان را تشویق به جهاد کرد و بشارت داد به اینکه پیروزي از آن ایشان است.
آغاز جنگ
187 دستورالعمل / 343 گوید: پیامبر طبق سیره همیشگی خود شبانه جنگ را شروع نکرد. به روایت سبل الهدي 5 / ابن اسحاق 3
برخورد با دشمن را آرزو نکنید، از خداوند متعال عافیت را بخواهید، » : جنگی بسیار مهم ذیل را براي سپاه خود صادر کرد و فرمود
چرا که شما نمیدانید بهچه چیز از ناحیه آنان مبتلا میشوید. هنگامی که با آنان برخورد کردید بگویید بار خدایا تو پروردگار ما و
ایشانی، پیشانی ما و اینان به دست توست، همانا تو آنان را میکشی. سپس روي زمین بنشینید، آنگاه که شما را محاصره کردند
آنگاه پیامبر دو زره بر تن کرد، کلاه خود بر سر گذاشت، سوار بر اسب شد و نیزه و سپر به .« براي نبرد برخیزید و تکبیر بگویید
دست گرفت. سپس فرمان جنگ را صادر و مسلمانان را تشویق به صبر و پایداري کرد.
نبرد در روز اول از قلعه نطات آغاز شد. یهودیان چون میدانستند که سقوط خیبر پایان حیات یهود حجاز است سرسختانه به دفاع از
کیان خود
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 113 از 305 www.Ghaemiyeh.com آغاز جنگ مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 102
پرداختند و در همان روز اول با تیراندازي گسترده حدود پنجاه نفر از مسلمانان را مجروح ساختند. به این سبب سپاه اسلام شبانگاه
به منطقه رجیع تغییر مکان و آنجا را لشکرگاه خود قرار داد. مسلمانان به مدت یک هفته روزها کنار قلعهها میجنگیدند و شبها
به اردوگاه خود بازمیگشتند. اما پس از فتح نطات اردوگاه را تغییر داده و در نزدیکی قلعهها موضع گرفتند.
344 نوشته است: ناعم نخستین قلعهاي بود که فتح شد و / در ترتیب فتح قلعههاي خیبر بین مورخان اختلاف زیاد است. ابن اسحاق 3
286 گوید: / 645 گوید: اولین قلعه که فتح شد نطات بود و سپس شقّ. قسطلانی در المواهب اللدنیه 1 / پس از آن قَمُوص. واقدي 2
قلعهها یکی پس از دیگري گشوده میشد و فتح آنها به ترتیب ذیل بود، نطات، ناعم، زُبیر، شِقّ، ابَی، بَراء، قَمُوص، وَطیح و سُلالم.
البته برخی از این اقوال با هم قابل جمع است، چون تعدادي از این حصارها داخل یک قلعه بزرگ قرار داشته است، مانند قلعه ناعم،
صَعْب و زبیر که داخل نطات بوده است.
یهودیان جرأت آن را نداشتند که وارد میدان شوند و به جنگ بپردازند بلکه طبق شیوه دیرین خود در کنار قلعههايشان
659 پیامبر / میجنگیدند. فتح قلعهها به لحاظ استحکام آنها و غیرقابل نفوذبودن به کندي صورت میگرفت. به روایت واقدي 2
(ص) پرچم را به حباب بن منذر سپرد. او همراه سپاهیان اسلام پس از سه روز جنگ بسیار سخت قلعه صَعْب را که پانصد جنگجو
داشت فتح کرد. پس از فتح قلعه صعب یهودیان به قلعه زبیر که برفراز کوهی قرار داشت راه یافتند. پیامبر (ص) آنان را سه روز
محاصره و سرانجام آنجا را نیز فتح کرد و پس از فتح
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 114 از 305 www.Ghaemiyeh.com آغاز جنگ مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 103
حصارهاي نطات به محاصره قلعه شقّ پرداخت. این قلعه با رشادت ابودجانه انصاري و کمک حباب بن منذر فتح شد. روزي در
اثناي جنگ مسلمانان تیرباران شدند، تیري هم به لباس رسول خدا اصابت کرد. چون فتح حصارهاي نطات و شقّ به پایان رسید،
یهودیانی که جان سالم به در برده بودند به حصارهاي کتیبه که سختترین قلعههاي آن قموص بود پناه بردند.
قموص به تصریح حِمْیري در الرَّوْضُ الْمِعْطار/ 228 از بزرگترین و مستحکمترین دژهاي خیبر بهشمار میرفت که سرانجام بهدست
تواناي قهرمان بیبدیل اسلام امیرالمؤمنین (ع) فتح گردید.
دلاورمردي حیدر کرار
کار فتح قلعه قموص که دژ نفوذناپذیر خیبر به شمار میآمد دشوار شد، پهلوانان بزرگ یهود به فرماندهی مرحب خیبري سرسختانه
205 و طبرسی/ 99 در همین ایام پیامبر سردرد داشت و / 333 ، بیهقی 4 / از قلعه خود دفاع کردند. به روایت احمد حنبل 5
نمیتوانست در جنگ شرکت کند. از اینرو فرماندهی را به ابوبکر سپرد و پرچم را به دست او داد. ابوبکر همراه سپاه رفت ولی
نتوانست کاري انجام دهد و رو به هزیمت گذاشت. روز بعد فرماندهی و پرچم را به عمر سپرد او نیز مانند ابوبکر کاري از پیش
نبرد و فرار کرد. آنگاه پیامبر (ص) فرمود:
.« لأُعْطِیَنَّ الرّایَۀَ غَداً رَجُلًا یُحِبُّ الَله وَ رَسُولَهُ وَ یُحِبُّهُ الُله وَ رَسُولُهُ، یَفْتَحُ الُله عَلی یَدَیْهِ، کَرّاراً غَیْرَ فَرّارٍ »
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 115 از 305 www.Ghaemiyeh.com دلاورمردي حیدر کرار مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 104
فردا پرچم را به مردي خواهم سپرد که خدا و رسولش را دوست دارد خدا و رسولش نیز او را دوست دارند، خداوند به دست وي
فتح میکند، او پیدرپی حمله میبرد بدون آنکه فرار کند.
مردم چشم انتظار دیدن این شخص بودند و آرزو میکردند که فرد مورد نظر پیامبر باشند. رسول خدا (ص) بامداد فردا فرمود:
مردم فریاد زدند: او چشمدرد دارد بهطوري که جلوي پاي خود را نمیبیند. سپس سَلَمَۀ بن اکْوَع و یا .«؟ علی بن ابیطالب کجاست »
خدایا او را از » : عمار یاسر را دنبال وي فرستاد و آنان او را آوردند. پیامبر (ص) با آب دهان خود چشم ایشان را درمان کرد و فرمود
آنگاه زره آهنین خود را به وي پوشاند و ذوالفقار را به آن بست و پرچم را به دستش داد و به روایت شیخ .« گرما و سرما نگهدار
پرچم را بگیر و آن را پیش ببر، جبرئیل همراه توست و پیروزي پیش رویت. ترس در سینههاي آنان ریخته شده و » : مفید/ 66 فرمود
بدانکه آنها در کتابشان یافتهاند آنکس که اینان را نابود میکند نامش ایلیا (علی) است. پس هنگامی که آنها را دیدي بگو من
.« علی هستم که انشاءالله خوار خواهند شد
پیش برو بیآن که به پشت سر خود توجه کنی تا آنکه » : 1872 و امالی شیخ طوسی/ 380 سپس فرمود / به روایت صحیح مسلم 4
اي رسول خدا! بر چه چیز » : امیرالمؤمنین کمی پیش رفت، آنگاه بدون آنکه سرش را برگرداند صدا زد .« خداوند پیروزت گرداند
با آنان جنگ کن تا گواهی دهند که خدایی جز خداي یکتا نیست و محمد فرستاده اوست. » : فرمود .«؟ با آنان جنگ کنم
هنگامیکه چنین کردند جان و مال خود را حفظ نمودهاند. به خدا سوگند اینکه خدا یک نفر را به دست تو
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 116 از 305 www.Ghaemiyeh.com دلاورمردي حیدر کرار مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 105
به یکی از سه چیز آنان را » : 29 فرمود / و به روایت علامه مجلسی 21 « هدایت کند بهتر از آن است که شتران سرخ موي داشته باشی
.« فرا بخوان؛ یا مسلمان شوند یا جزیه بپردازند و یا آماده جنگ شوند
کشته شدن مرحب و فتح خیبر
46 یک نفر یهودي از بالاي قلعه / امیرالمؤمنین (ع) هرولهکنان با سپاه خود به کنار قلعه قموص آمد. به روایت تاریخالخمیس 2
یهودي گفت: سوگند به آنچه بر موسی نازل شد پیروز شدید! به روایت علامه .« من علی بن ابیطالبم » : پرسید تو کیستی؟ فرمود
29 نخست یهودیان را به اسلام فراخواند ولی نپذیرفتند، سپس به پرداخت جزیه دعوت کرد آن را نیز قبول نکردند. / مجلسی 2
آنگاه آماده پیکار شد.
654 مینویسد: نخست حارث که پدر مرحب و به روایتی برادر او بود و از پهلوانان بزرگ یهود بهشمار میآمد از قلعه / واقدي 2
بیرون آمد، تا مسلمانان او را دیدند فرار کردند. علی (ع) ایستاد و او را با یک ضربت کشت، یاران حارث به قلعه گریختند.
266 و دیگران قهرمان بسیار بزرگ عرب و جنگاور نامدار یهود مرحب خیبري به / آنگاه به نقل شیخ مفید/ 66 ، ابن شاکر کُتْبی 1
سرعت از قلعه خارج شد در حالی که دو زره بر تن و دو شمشیر همراه و کلاهخود سنگی بر سر داشت، این رجز را میخواند:
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 117 از 305 www.Ghaemiyeh.com کشته شدن مرحب و فتح خیبر مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 106
قَدْ عَلِمَتْ خَیْبَرُ أَنِّی مَرْحَبُ شاکِی السِّلاحِ بَطَلٌ مُجَرَّبُ
أَطْعَنُ أَحْیاناً وَ حِیناً أَضْرِبُ
خیبر میداند که من مرحبم، غرق در سلاح و پهلوانی کارآزموده، گاهی نیزه فرو کوبم و گاهی شمشیر میزنم!
امیرالمؤمنین (ع) بیدرنگ در پاسخ او فرمود:
أَنَا الَّذِي سَمَّتْنِی أُمِّی حَیْدَرَة کَلَیْثِ غاباتٍ کَرِیهِ الْمَنْظَرَة
أَکِیلُکُم بِالسَّیْفِ کَیْلَ السَّنْدَرَة
من آنم که مادرم مرا شیر مرد نامیده است، همانند شیر بیشهها داراي چهرهاي مهیبم، بیدرنگ شما را با شمشیر نیست و نابود
خواهم کرد!
آنگاه دو پهلوان نامی عرب به نبرد برخاستند، مرحب خواست علی (ع) را با شمشیر بزند که آن حضرت پیشی جست و با ذوالفقار
12 تمامی لشکریان اسلام صداي آن را شنیدند. مرحب با اینکه سپر بر / ضربتی بس محکم بر سر او نواخت که به روایت طبري 3
سر گرفته بود ولی شمشیر سپر را برید و کلاهخود را نیز پاره کرد و سرش را شکافت و به دندانها رسید و مرحب نقش بر زمین
37 در ابتداي درگیري مرحب ضربهاي به امیرالمؤمنین زد سپر آن حضرت از / 349 و حلبی 3 / گردید! به روایت ابن اسحاق 3
506 گوید: براي گشودن / دستش افتاد، بیدرنگ به طرف در قلعه رفت و آن را از پاشنه کند و به جاي سپر به کار برد. یعقوبی 2
قلعه در را از جاي کند. پس از آنکه مرحب را کشت، در را روي خندقی که اطراف قلعه بود انداخت، سپاه اسلام از روي آن عبور
کرده و وارد قلعه شدند. بعد که کار فتح قلعه تمام شد علی بن ابیطالب در را به پشت سر خود پرت کرد که هشتاد وجب
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 118 از 305 www.Ghaemiyeh.com کشته شدن مرحب و فتح خیبر مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 107
56 درِ قلعه سنگی به طول چهار ذرع و عرض دو ذرع و ضخامت یک ذرع بود. / فاصله را پیمود. به روایت یعقوبی 2
ابورافع آزاد شده رسول خدا (ص) گوید با هفت نفر که من هشتمینِ آنان بودم کوشیدیم تا آن در را از جاي بلند کنیم نتوانستیم.
286 گوید: هفتاد نفر به راحتی نتوانستند آن را از جاي بلند کنند. به نقل شیخ مفید/ 68 علی (ع) / قسطلانی در المواهب اللدنیه 2
/ و نیز به روایت کشف المراد/ 383 و تاریخ الخمیس 2 « براي من وزن آن در به اندازه سپرم بود و هیچ تفاوتی با آن نداشت » : فرمود
51 فرمود:
.« وَالِله ما قَلَعْتُ بابَ خَیْبَرَ بِقُوَّةٍ جِسْمانِیَّۀٍ ولَکِنْ بِقُوَّةٍ رَبّانِیَّۀ »
به خدا سوگند! من درِ خیبر را با نیروي جسمانی از جاي نکندم، بلکه با نیروي الهی از جاي درآوردم.
مژده باد شما را! همانا خیبر به شما خوشآمد میگوید و » : 657 گوید: چون مرحب و یاسر کشته شدند پیامبر (ص) فرمود / واقدي 2
شخصی نزد پیامبر آمد و مژده ورود علی را به قلعه داد. پیامبر » : طبرسی/ 100 از امام باقر (ع) نقل کرده است .« کار آن آسان گردید
(ص) به سوي قلعه حرکت کرد، علی در راه به آن حضرت برخورد نمود. پیامبر فرمود: هرآینه خبر قابل تشکر و کار زبانزد تو به
من رسید. همانا خداوند از تو خشنود است و من نیز از تو خشنودم. امیرالمؤمنین گریست! پیامبر (ص) پرسید: براي چه میگریی؟
.« عرض کرد: از شادي اینکه خدا و رسولش از من خشنودند
تسلیم شدن یهودیان
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 119 از 305 www.Ghaemiyeh.com تسلیم شدن یهودیان مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 108
چون پهلوانان نامدار خیبر و در رأس آنان مرحب به دست علی (ع) کشته شدند و قلعه قموص که مهمترین و بزرگترین قلعه خیبر
بود سقوط کرد. کنانۀ بن ابیالحُقیق از رسول خدا درخواست صلح نمود و حضرت هم پذیرفت. در نتیجه قلعههاي وَطیح و سلالم
670 گوید: کنانۀ شَمّاخ یهودي را براي انعقاد صلح نزد پیامبر فرستاد. / بدون جنگ و خونریزي تسلیم سپاه اسلام گردید. واقدي 2
حضرت ضمن مصالحه بر یهودیان منت گذاشت، تمامی مردان، زنان و کودکان را بخشید و آزاد کرد و از اسارت و کشتن آنان به
352 / این شرط صرف نظر کرد که کلیه اموال خود را بگذارند و فقط با لباسی که بر تن دارند از خیبر کوچ کنند. ابن اسحاق 3
گوید: یهودیان به رسول خدا (ص) عرض کردند ما صاحبان این نخلها هستیم و به اصلاح امور و آبادي آنها آگاهتریم، حاضریم
در اینجا بمانیم و براي شما کار کنیم. پیامبر به این شرط پذیرفت تا هر زمانی که حضرت بخواهد بمانند و هر وقت که آنان را
نخواست کوچ کنند و بروند.
بیشک اداره سرزمین وسیع خیبر و اصلاح امور کشاورزي و باغداري آن با توجه به فاصله زیادي که با مدینه داشت براي پیامبر
(ص) مشکل بزرگی بود. لذا سپردن آن به دست یهودیان هم از این جهت صلاح بود و هم از آوارهشدن هزاران انسان جلوگیري
میکرد. به این ترتیب با عفو و رحمت بیکران پیامبر دیگر بار سرزمین خیبر در دست یهود قرار گرفت.
کاروانی از سرزمین خاطرهها
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 120 از 305 www.Ghaemiyeh.com کاروانی از سرزمین خاطرهها مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 109
3 و دیگران چون رسول خدا (ص) عازم خیبر گردید و مصمم شد آخرین خطري که حکومت اسلامی را / به نقل ابناسحاق 4
تهدید میکند از سر راه بردارد و با فتح خیبر دیگر نیازي به نگهداشتن پایگاهی در خارج جزیرة العرب دیده نمیشد، عمرو بن امیه
ضَمْري را نزد نجاشی فرستاد و از او خواست تا جعفر بن ابیطالب و دیگر مهاجرانی را که در حبشه اقامت داشتند به مدینه گسیل
دارد. نجاشی خواسته حضرت را اجابت کرد و اسباب و وسایل سفر مهاجران را آماده و با احترام کامل آنان را با دو کشتی روانه
مدینه نمود. جعفر و یارانش زمانی به مدینه رسیدند که پیامبر و مسلمانان در منطقه خیبر در حال پیکار با یهود بودند. بیدرنگ
راهی خیبر شدند و زمانی به سرزمین خیبر رسیدند که تازه فتح شده بود. یکی از مسلمانان فریاد زد و به حضرت مژده داد که جعفر
آمد! پیامبر (ص) که پانزده سال پسر عمو و سفیر خود را ندیده بود بینهایت خوشحال شد، دوازده گام به استقبال جعفر شتافت، او
را در آغوش کشید و پیشانیش را بوسید.
56 و تمامی مورخان و محدثان، جمله تاریخی خود را چنین فرمود: / 683 و یعقوبی 2 / آنگاه به نقل واقدي 2
.«؟ ما أَدْرِي بِأَیِّهِما أَنَا أَشَدُّ سُرُوراً، بِقُدُومِ جَعْفَرٍ، أَمْ بِفَتْحِ خَیْبَرَ »
نمیدانم به کدامیک خوشحالترم، به آمدن جعفر یا به فتح خیبر؟!
و از شادي دیدار وي گریست. آنگاه نماز بسیار ارزشمند جعفر طیار
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 121 از 305 www.Ghaemiyeh.com کاروانی از سرزمین خاطرهها مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 110
را به عنوان جایزه و پاداش پانزده سال هجرت و تبلیغ اسلام به جناب جعفر (ع) اهدا و تعلیم کرد. این نماز که کیمیاي سعادت و
کلید رستگاري است، بین مسلمین مشهور و معروف است و پیشوایان و امامان شیعه همواره به آن اهتمام ورزیده، خود اقامه
مینمودند و یاران خویش را نیز به خواندن آن سفارش میکردند.
تقسیم غنایم
به گفته ابن عبدالبر در الدرر/ 201 سرزمین خیبر عَنْوَةً، یعنی با جنگیدن و قدرت نظامی فتح شد، جز دو قلعه وَطیح و سلالم که
بدون درگیري تسلیم شدند تا جانشان در امان بماند.
671 غنیمت خیبر علاوه بر سرزمین حاصلخیز، نخلستانها، قلعهها و بناها عبارت بود از مقدار بسیار زیادي اثاث، / به روایت واقدي 2
قماش، قطیفه، سلاح، خوراکی، شتر، گاو، گوسفند و غیر آن. فقط در قلعه کتیبه صد زره، چهارصد شمشیر، هزار نیزه و پانصد
کمان عربی و تیردان به دست آمد. تعدادي از نسخههاي تورات نیز در بین غنایم بود که رسول خدا طبق درخواست یهودیان به
آنان بازگرداند.
689 گویند: رسول خدا (ص) پس از جدا کردن خمس غنایم آنها را به هزار و هشتصد سهم / 364 و واقدي 2 / ابن اسحاق 3
تقسیم کرد، چون هزار و چهارصد جنگجو و دویست اسب بود. به هر اسب دو سهم تعلق میگرفت که جمع آن هزار و هشتصد
سهم میشد. این هزار و هشتصد سهم به هجده قسمت صد نفري تقسیم گردید که هر گروه یک نماینده براي اخذ محصولات و
عایدات آن داشت.
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 122 از 305 www.Ghaemiyeh.com تقسیم غنایم مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 111
575 مهاجران حبشه نیز از غنیمت خیبر سهم بردند. بیست زن در جنگ خیبر شرکت / 144 و زاد المعاد 3 / به روایت عیون الاثر 2
داشتند، پیامبر به آنان نیز هدایایی بخشید. غنایم قلعه کتیبه در خمس رسول خدا (ص) قرار گرفت و غنایم قلعههاي وَطیح و سلالم
چون بدون درگیري فتح شده بود از خالصه حضرت بهشمار میرفت و متعلق به خود ایشان بود. پیامبر (ص) از سهم خود خرما، جو
و گندم و مقداري اثاث و لباس و مهرههاي جیبی در بین بنیهاشم و فرزندان عبدالمطلب تقسیم کرد. همچنین از سهام خود به
56 چون از بیچارگی و نیازمندي و سختی و قحطی اهل مکه باخبر شد / مستمندان، فقیران و یتیمان نیز پرداخت. به روایت یعقوبی 2
براي آنان نیز بهوسیله عمرو بن امیه ضَ مْري مقداري طلا فرستاد. شگفتا که در اندیشه یاري رساندن به همان کسانی بود که او را از
سرزمین و خانه و کاشانه خویش بیرون راندند!
صندوق جنگ
میگفتند و « کنز » 671 یهودیان مدینه بهویژه بنینضیر یک صندوق و خزانه ملی از پوست شتر داشتند که به آن / به روایت واقدي 2
در آن طلا، نقره و اشیاء گرانبها و زیورآلات نگهداري میشد و معمولًا آن را در عروسیها به اهل مکه عاریه میدادند و گاهی به
مدت یک ماه در دست مکیان بود و در حوادث غیرمترقبه و هزینههاي جنگی و خونبها و غیره نیز از آن استفاده میشد. پس از
اخراج آنان از مدینه این صندوق نیز به خیبر منتقل شد. گویا رسول خدا (ص) براي آنکه توان مالی یهود را تضعیف کند تا دیگر
به فکر حمله به مدینه نباشند در شرایط صلح خیبر قید کرد که هیچ چیزي از اموال
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 123 از 305 www.Ghaemiyeh.com صندوق جنگ مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 112
خود را نباید از پیامبر پنهان کنند، از جمله این صندوق را از آنان مطالبه کرد. کنانۀ بن ابیالحقیق که خزانهدار آن بود گفت آن
گنج را در جنگ خرج کردیم و چیزي از آن نمانده است، چون ما آن را براي چنین روزي نگهداري میکردیم. پیامبر (ص) فرمود:
یهودیان پذیرفتند. آنگاه با اطلاعاتی که از برخی .« اگر آن گنج نزد شما باشد ذمه خدا و رسولش از شما برداشته خواهد شد »
یهودیان به دست آمد صندوق مذکور که در خرابهاي پنهان شده بود پیدا شد و کنانه به سزاي خود رسید.
اسیران
259 / 700 در جنگ خیبر نود و سه نفر از یهودیان و پانزده نفر از مسلمانان کشته شدند ولی نویري 17 / به روایت واقدي 2
میگوید: از مسلمانان بیست نفر به شهادت رسیدند. در باره تعداد اسراي یهود اطلاعی در دست نیست، زیرا مورخان و سیرهنگاران
درباره اسیران خیبر توضیحی ندادهاند. گویا جز صفیه و دختر عمویش و چند زن فرد دیگري اسیر نشد. یهودیان زنان و کودکان را
در قلعهاي جاي دادند و جنگجویان در قلعههاي دیگر به جنگ پرداختند. در پایان هم که کار به مصالحه انجامید پیامبر بر آنان منت
669 درباره صفیه نقل میکند مؤید همین مطلب است. او مینویسد / گذاشت و همگی را بخشید و آزاد کرد. گزارشی که واقدي 2
عبدالرحمن بن محمد بن ابیبکر برایم نقل کرد که به جعفر بن محمود گفتم چرا صفیه در حصن نزار در قلعه شقّ بود و حال آنکه
قلعه خاندان ابوالحُقیق در منطقه سلالم است و چگونه شد که جز در نزار در قلعههاي نطات و شقّ هیچ زن و بچهاي اسیر نشد با
آنکه در آنجا نیز باید زن و بچه بوده باشد. او گفت یهودیان زنان و
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 124 از 305 www.Ghaemiyeh.com اسیران مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 113
کودکان خود را به قلعه کتیبه منتقل کردند و قلعه نطات را براي جنگ آماده نمودند. بنیکنانه تصور میکردند که قلعه نَزار،
استوارترین قلعههاست به همین جهت در شبی که رسول خدا (ص) فرداي آن آهنگ ناحیه شقّ نمود صفیه و دختر عمویش و چند
زن دیگر را به آنجا منتقل کردند که بعد اسیر شدند. از اینرو کسی جز صفیه و دختر عمویش و چند زن دیگر که همراه او در
نزار بودند اسیر نگشت. طبرسی در اعلام الوري/ 100 گوید: علی (ع) صفیه را اسیر کرد و نزد رسول خدا فرستاد.
صفیه دختر حُیی بن اخْطَب نخست همسر سَلّام بن مِشْکَم بود. پس از او با کنانۀ بن ابیالحقیق ازدواج کرد. کنانه در خیبر کشته شد
304 / و صفیه اسیر گشت. صفیه چون اشرافزاده و پدرش از رؤساي یهود بود و رسول خدا به نقل طبرانی در المعجم الکبیر 2
هرگاه شخصیت بزرگوار طایفهاي نزدتان آمد به او احترام بگذارید و نیز به روایت حلبی « إِذَا جَاءَکُمْ کَرِیمُ قَوْمٍ فَأَکْرِمُوهُ » : میفرمود
به شخصت بزرگوار طایفهاي که خوار شده مهربانی کنید، به وي بسیار احترام گذاشت و از « ارْحَمُوا عَزِیزَ قَوْمٍ ذُلَّ » : 45 میفرمود /2
اگر خواسته باشی به دین خود بمانی آزادي و من تو را به ترك آن مجبور » : ایشان دلجویی کرد و او را براي خود برگزید و فرمود
صفیه گفت من خدا و رسولش و اسلام را برمیگزینم. .« نمیکنم و اگر خدا و رسولش و اسلام را برگزینی براي تو بهتر است
آنگاه حضرت او را آزاد و با او ازدواج نمود و مهرش را آزادیش قرار داد.
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 125 از 305 www.Ghaemiyeh.com اسیران مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 114
علی فاتح خیبر
به گواهی متون مستفیض و متواتر تاریخی و حدیثی یگانه قهرمانی که خط دفاعی خیبر را در هم شکست و دژ پولادین و افسانهاي
مرحب را گشود امیرالمؤمنین علی (ع) بود. او با کشتن پهلوانان نامدار خیبر یهودیان را شکست داد و افتخار فتح خیبر در تاریخ
اسلام به نام او ثبت شد تا آنجا که همواره از او با عنوان فاتح خیبر یاد میشود و چون پی در پی و کرارا به دشمن حمله کرد،
/ 56 ، طبري 3 / 12 ، یعقوبی 2 / 144 ، مسلم 1 / 333 ، بخاري 3 / معروف گردید. احمد حنبل 5 « حیدر کرّار » بدون آنکه فرار کند به
38 و عدهاي دیگر از / 50 ، حلبی 3 / 149 ، دیار بکري 2 / 569 ، ابناثیر 2 / 209 ، ابنقیم 3 / 437 ، بیهقی 8 / 12 ، حاکم نیشابوري 2
محدثان اهل سنت و تمامی محدثان و مورخان شیعه نوشتهاند علی (ع) مرحب را کشت و همو بود که خیبر را فتح کرد. اینکه در
برخی روایات محمد بن مَسْلَمَه را شریک در قتل مرحب دانسته و یا کشتن مرحب به وي نسبت داده شده به هیچ وجه صحیح و قابل
پذیرش نیست و با گزارشی که بین مورخان و محدثان متواتر است تاب تعارض ندارد. قبلًا خود پیامبر پیروزي علی را نوید داد و
خداوند به دست او خیبر را فتح میکند و این فتح بدون کشته شدن پهلوان بزرگ آنان چون مرحب « یَفْتَحُ الُله عَلی یَدَیْهِ » : فرمود
ممکن نبود.
437 میگوید: اخبار بسیاري با سندهاي متواتر دلالت دارد بر اینکه قاتل مرحب علی بن ابیطالب بود. / حاکم در مستدرك 3
ابنعبدالْبَرّ در الدرر/ 200 میگوید: به روایت ابناسحاق مرحب را محمد بن مسلمه کشت ولی غیر او میگویند علی بن ابیطالب
او را به قتل رساند و همین قول نیز نزد ما صحیح است.
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 126 از 305 www.Ghaemiyeh.com علی فاتح خیبر مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 115
149 نوشته است: گفتهاند کسی که مرحب را کشت و در قلعه را گشود علی بن ابیطالب بود، همین قول نیز / ابناثیر در کامل 2
مشهورتر و صحیحتر است. ابوالفداء در المختصر فی اخبار البشر/ 140 گوید: علی ضربتی بر سر مرحب زد نقش بر زمین گشت و
کشته شد. از ابن اسحاق خلاف این نقل شده ولی آنچه ما ذکر کردیم صحیحتر است و خیبر به دست علی رضیالله عنه گشوده
266 گوید: قول صحیحتر آن است که علی بن ابیطالب مرحب را کشت و پیروزي به / شد. ابنشاکر کُتْبی نیز در عیون التواریخ 1
دست علی بود.
350 گوید: در سیره ابنهشام از ابناسحاق نقل کرده که قاتل مرحب محمد بن مسلمه انصاري بود ولی این / مؤلف بهجۀ المحافل 1
صحیح نیست، آنچه در اخبار صحیح ثابت شده که علی بن ابیطالب او را کشت صحیحتر است. دیار بکري نیز در تاریخ الخمیس
50 گوید: رسول خدا (ص)، علی را به فرماندهی سپاه گمارد و خیبر به دست او فتح شد و این قول که علی مرحب را کشت /2
صحیح است، اشعار ذیل را که برخی از شعرا در اینباره سرودهاند مؤید آن است:
عَلِیٌّ حَمَی الإِسْلامَ مِنْ قَتْلِ مَرْحَب غَداةَ اعْتَلاهُ بِالحُسامِ الْمِضْخَم
علی با کشتن مرحب اسلام را یاري کرد در صبحگاهان نبرد که شمشیر بزرگ و برّان را بر سر او فرود آورد.
226 نوشته: اینکه محمد بن مسلمه قاتل / مَقْدِسی در البدء و التاریخ 2
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 127 از 305 www.Ghaemiyeh.com علی فاتح خیبر مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 116
مرحب باشد روایت اهل سنت است ولی شیعه اجماع دارند که علی او را کشت و این مطلب در اشعارشان مشهود است. از همه
شما را به خدا سوگند آیا جز من کسی در » : گویاتر فرمایش خود حضرت است که به روایت شیخ صدوق در خصال/ 561 فرمود
.« بین شما هست که در مبارزه با پهلوان یهود مرحب یهودي را کشته باشد؟ گفتند: نه
طرفه اینکه محمد حسین هیکل مصري در کتاب حیاة محمد/ 358 بیپروا تاریخ را تحریف کرده و گفته محمد بن مسلمه مرحب
را کشت و حتی اشارهاي هم به نام علی (ع) نکرده است!
خیانت بزرگ یهود
یهودیان که پیمانشکنی و تزویر و خیانت طبیعت ثانوي آنان شده بود، به جاي آنکه از رسول خدا به پاس عفو و گذشت از آنان و
آزادي اسیران و اسکان دادن آنان در سرزمین مسلمانان تشکر و قدردانی کنند، طی توطئهاي خطرناك و ناجوانمردانه طرح قتل
حضرت را ریختند و سم کشنده تبآوري تهیه کرده و آن را در غذایی ریخته و به وسیله زنی براي ایشان فرستادند.
256 و دیگران روایت کردهاند که چون خیبر فتح شد یهودیان گوسفند بریانی را مسموم / 32 ، بیهقی 2 / 115 ، بخاري 7 / ابنسعد 2
کرده و براي رسول خدا (ص) هدیه آوردند، آن حضرت با بِشْر بن بَرا مشغول خوردن شد. بشر اولین لقمه را که برداشت متوجه
مسمومیت آن شد ولی به جهت مراعات ادب در محضر پیامبر (ص) لقمه را فرو برد. رسول خدا تا
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 128 از 305 www.Ghaemiyeh.com خیانت بزرگ یهود مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 117
آنگاه دستور داد سران یهود .« این گوشت به من خبر میدهد که مسموم است » : لقمه را در دهان گذاشت بیرون انداخت و فرمود
آیا در این » : گفتند: آري. فرمود «؟ سؤالی از شما میکنم آیا پاسخ آن را صادقانه میگویید » : را جمع کردند، از آنان پرسید
گفتند: ما گفتیم اگر دروغگو باشی از دست تو «؟ چه چیز باعث شد که چنین کنید » : گفتند: آري. فرمود «؟ گوسفند سم ریختید
راحت میشویم و اگر پیامبر باشی زیانی به شما نمیرساند! عدهاي از مورخان و سیرهنویسان نوشتهاند این کار به دست زینب زن
سَلّام بن مِشْکَم، دختر حارث و خواهر مرحب و یا به قولی برادرزاده او انجام شد.
باري، رسول خدا (ص) سریع حِجامت کرد تا از اثر زهر کاسته شود. با این وصف بعدها میفرمود اثر آن سم در بدن من عود
میکند.
258 نوشته است: استاد منیر عَجْلانی مدیر مجله العربیۀ الغرّاء طی مطالعات خود / عبدالمعطی قَلْعَجِی در پاورقی دلائل النبوه بیهقی 4
به سند بسیار قدیمی دست یافته که در آن به حادثه مسموم کردن پیامبر در خیبر اشاره و گفته شده این کار از ناحیه رؤساي یهود
بوده است. آري، بسیار بعید به نظر میرسد که یک زن خودسرانه و به تنهایی و بدون مشورت و صلاحدید بزرگان قوم خود
جرأت کار بس خطرناکی را داشته باشد.
شایان ذکر است درباره جنگ خیبر که از بزرگترین جنگها و غزوات رسول خدا به شمار میرود و در هیچ یک از جنگهاي
پیامبر دشمن این تعداد کشته نداد آیاتی نازل نشد، فقط قبل از وقوع آن در سوره فتح که در باره صلح حدیبیه است در یکی دو آیه
به آن اشاره شده
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 129 از 305 www.Ghaemiyeh.com خیانت بزرگ یهود مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 118
است.
فدك
فدك دهکدهاي آباد و داراي سرزمین حاصلخیز و نخلستانها و باغهاي زیبا بود که در نزدیکی خیبر قرار داشت. معجم ما استعجم
706 هنگامی که / 1015 گوید: از فدك تا مدینه دو روز راه فاصله است. و ساکنان آن همه یهودي بودند. به روایت واقدي 2 /3
پیامبر (ص) به نزدیک خیبر رسید مُحَیصَۀ بن مسعود را به فدك فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت کند و بیم دهد که اگر مسلمان
نشوند با آنان جنگ خواهد شد. محیصه نزد یهودیان فدك ماند. آنان به محیصه گفتند در قلعه نطات عامر، یاسر، اسَیر و حارث
سالار یهودیان هستند، گمان نمیکنیم محمد بتواند به سرزمین آنان نزدیک گردد تا آنکه خبر کشته شدن بزرگان و پهلوانان خیبر
به اطلاع ایشان رسید، این موضوع آنان را به وحشت انداخت و ارکانشان را از هم پاشید. سرانجام مردي از سران یهود به نام نون بن
یوشع همراه تنی چند از آنان با محیصه نزد رسول خدا (ص) رفتند و صلح کردند و از او خواستند تا با اینان نیز همانند خیبریان رفتار
شود. ایشان نیز پذیرفت. به روایت طبرسی در اعلام الوري/ 100 کار فتح و مصالحه فدك به دست امیرالمؤمنین (ع) انجام شد.
سرزمین فدك چون بدون لشکرکشی و جنگ فتح شده بود از اموال خالصه پیامبر بهشمار میآمد و متعلق به خود ایشان بود. رسول
خدا (ص) که همواره عنایت خاصی داشت تا هر کسی که به آن حضرت خدمت کرده آن را جبران کند، به روایت علامه مجلسی
115 / در بحار الانوار 29
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 130 از 305 www.Ghaemiyeh.com فدك مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 119
فدك را در قبال مهر حضرت خدیجه که بنا بر قول مشهور خود خدیجه پرداخته بود به دخترش حضرت فاطمه بخشید و فرمود:
دخترم همانا مادرت خدیجه بر گردن من مهر داشت، پدرت فدك را به عوض آن براي تو قرار داد و به تو و پس از تو به »
543 به عنوان حق ذويالقربی و خویشاوندان به او بخشید. برخی احتمال دادهاند فدك را / به روایت کلینی 1 .« فرزندانت بخشید
براي این به فاطمه بخشید که امیرالمؤمنین در آینده براي اداره حکومت اسلامی از آن استفاده کند. فدك بعدها پس از رحلت
رسول خدا (ص) رنگ سیاسی به خود گرفت و در طول تاریخ فراز و نشیبهاي زیادي پیدا کرد.
غزوه وادي القري
رسول خدا (ص) پس از فتح خیبر و فراغت از کارهاي آن رهسپار وادِي الْقُري شد. وادي القري منطقهاي بود متشکل از روستاهاي
710 گوید: آنان با / زیاد و نزدیک به هم در حدود پنجاه فرسخی شمال مدینه که ساکنان مناطقی از آن یهودي بودند. واقدي 2
شنیدن خبر آمدن سپاه اسلام آماده جنگ شدند. رسول خدا (ص) ایشان را محاصره کرد و گویند پرچم را به سعد بن عباده یا
حباب بن منذر، یا سهل بن حنیف یا عَبّاد بن بشر داد و سپس اهل وادي القري را به پذیرش اسلام فرا خواند و اعلام کرد اگر اسلام
بیاورند خونشان مصون و اموالشان محفوظ خواهد ماند و حساب اعمالشان نیز با خداست.
یهودیان وادي القري نپذیرفتند و روز نخست به جنگ با مسلمانان
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 131 از 305 www.Ghaemiyeh.com غزوه وادي القري مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 120
پرداختند که طی آن ده نفر از جنگاورانشان به میدان آمدند و به دست علی (ع) و ابودجانه انصاري و زبیر بن عَوّام کشته شدند. هر
یک از آنان که کشته میشدند پیامبر بقیه را به اسلام دعوت میکرد، پس از نماز نیز آنان را به اسلام دعوت کرد. سرانجام اوایل
روز دوم که تازه آفتاب طلوع کرده بود تسلیم شدند. حضرت چند روز در آنجا ماند و بر یهودیان ترحم کرد، زمینها و
نخلستانهاي آنان را همانند خیبر در اختیار خود آنان گذاشت و ایشان را عامل حکومت اسلامی مدینه در آن سرزمین قرار داد.
چون خبر سرگذشت خیبر، فدك و وادي القري به یهودیان تَیماء رسید آنان نیز با رسول خدا (ص) صلح کردند و متعهد شدند که
جِزْیه بپردازند. بدینسان بود که یهود در جزیرة العرب سرکوب شد و دیگر چندان خطري از ناحیه آنان احساس نمیشد. پس از
فتح خیبر، فدك و مناطق وابسته به آن و تنظیم امور آنان رسول خدا و سپاه اسلام به مدینه بازگشتند.
عمرة القضاء
همانگونه که در صلح حدیبیه گذشت مشرکان قریش در ذيالقعده سال ششم هجرت مانع انجام دادن عُمره پیامبر و مسلمانان
731 رسول خدا (ص) در ذيالقعده سال هفتم تصمیم گرفت عمره سال گذشته را قضا کند. به دستور / شدند. به روایت واقدي 2
آن حضرت تمامی کسانی که در حدیبیه شرکت داشتند در این سفر حاضر شدند تا عمره خود را قضا نمایند. گروهی غیر ازآنان نیز
براي عمره آماده شدند که
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 132 از 305 www.Ghaemiyeh.com عمرة القضاء مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 121
تعداد مسلمانان به دو هزار نفر رسید. پیامبر ابورُهْم غفاري و یا عُوَیف بن اضْ بط دِیلی را در مدینه به جانشینی خود گماشت و
شصت شتر قربانی، صد اسب و تعدادي سلاح از قبیل زره، نیزه و کلاهخود همراه برداشت. عدهاي گفتند: اي رسول خدا (ص)
قریش شرط کردهاند که بر آنان جز با سلاح مسافر وارد نشویم و شمشیرها نیز باید در غلاف باشد.
ما آنها را وارد حرم نخواهیم کرد ولی نزدیک ما خواهد بود که اگر حملهاي از قریش صورت گرفت سلاح به ما » : حضرت فرمود
.« نزدیک باشد
نزدیک مکه که رسیدند سلاحها را در درّه یأجَج گذاشت و اوس بن خولی را مأمور محافظت آنها کرد. چند نفر از قریش با دیدن
اسبان و سلاحهاي مسلمانان شتابان خود را به مکه رساندند و سران قریش را از این امر مطلع کردند. قریش بیدرنگ مِکْرَز بن
حَفْص را همراه تنی چند نزد پیامبر فرستادند و گفتند: اي محمد به خدا سوگند هیچگاه، نه در دوران کودکی و نه در دوران
بزرگی به حیله معروف نبودي، با سلاح وارد حرم و قوم خود میشوي و حال آنکه شرط کرده بودي که جز با سلاح مسافر داخل
.« ما وارد مکه نخواهیم شد مگر به همانگونه » : نشوي و شمشیرها نیز در غلاف باشد. پیامبر (ص) فرمود
آنگاه قریش مکه را خالی گذاشتند و به کوهها رفتند و گفتند به محمد و یارانش نگاه هم نخواهیم کرد. رسول خدا (ص) در
حالی که بر شتر قَصْوا سوار بود و مسلمانان شمشیر بسته اطراف آن حضرت را گرفته بودند وارد مکه شد. سواره طواف کرد و با
عصاي خود حجرالاسود را استلام نمود، مسلمانان هم همراه آن حضرت طواف کردند. سپس سعی
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 133 از 305 www.Ghaemiyeh.com عمرة القضاء مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 122
63 پس از گذشت سه / بین صفا و مَرْوَه نمود و در مَرْوَه قربانی کرد و سرش را تراشید و از احرام خارج شد. به روایت دیاربکري 2
روز ظهر روز چهارم سهیل بن عمرو و حُویطب بن عبدالعزي نزد علی (ع) آمدند و گفتند به رفیقت بگو از نزد ما برود، مدت تمام
.« نباید تا شب احدي از مسلمانان در مکه بماند » : شد. رسول خدا و مسلمانان از مکه خارج شدند. پیامبر (ص) فرمود
اسلام عمرو و خالد
پس از جنگ احزاب و عقیم ماندن لشکرکشی ده هزار نفري قریش و کشته شدن پهلوان نامدار عرب عمرو بن عبدِوُدّ، براي کسانی
که بینش سیاسی داشتند به خوبی آشکار بود که از این پس دیگر کار قریش رو به وخامت گراییده و اقتدار آن رو به تحلیل است و
از آن سوي دین اسلام و حکومت آن رو به گسترش و تثبیت است. عمرو عاص که در عرصه تزویر و شیطنت بسیار قوي و زبانزد
عرب بود آیندهنگري نمود و خود را براي تسلیم به رسول خدا (ص) آماده ساخت.
742 همراه گروهی از دوستان خود به حبشه رفت تا به نجاشی پناهنده شود. در آنجا به توصیه نجاشی به / او به روایت واقدي 2
حجاز بازگشت و مستقیماً راهی مدینه شد. در بین راه به خالد بن ولید برخورد که او هم براي تسلیم شدن و پذیرش اسلام به مدینه
745 گوید: هر دو در صفر سال هشتم هجرت وارد مدینه شدند و با سرافکندگی و شرمساري خدمت رسول خدا / میرفت. واقدي 2
رسیدند و آن اقیانوس عفو
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 134 از 305 www.Ghaemiyeh.com اسلام عمرو و خالد مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 123
و بخشش تمامی جنایات، ستمگريها، اذیتها، کینهتوزيها، هتک حرمتها و بیمهريها را از آنان نادیده گرفت و با کرامت و
رحمت بیانتهاي خود فرمود:
.« الإِسْلامُ یَجُبُّ ما کانَ قَبْلَهُ »
اسلام گذشتهها را قطع میکند.
آنگاه عمرو و خالد شهادتین بر زبان جاري کردند و در جرگه مسلمانان قرار گرفتند.
خلاصه درس
بود. دین او به جزیرة العرب اختصاص نداشت بلکه براي همه مردم « خاتم النبیین » و « رحمۀ للعالمین » پیامبر (ص) به تصریح قرآن
دنیا بود.
نامه به نجاشی پادشاه حبشه: پیامبر در سال پنجم بعثت هنگام اعزام جعفر بن ابیطالب و مهاجران به حبشه نجاشی را به پذیرش دین
اسلام دعوت کرد و نیز نامهاي در سال هفتم هجرت براي نجاشی پادشاه حبشه نوشت. نجاشی دعوت پیامبر را پذیرفت و مراتب
ایمان خود را به استحضار رسول خدا رساند.
نامه به قیصر روم: قیصر نامه را برداشت و مترجم را طلبید تا نامه را براي او بخواند. پس از اطلاع از مضمون آن از بزرگان و مردم
روم خواست تا دعوت پیامبر را بپذیرند ولی ناگهان با مخالفت شدید مردم روبهرو شد. براي آرام کردن آنان گفت من هم با شما
همعقیده هستم، فقط خواستم شما را امتحان کنم.
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 135 از 305 www.Ghaemiyeh.com خلاصه درس مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 124
نامه به پادشاه ایران: چون مترجم نامه را خواند، خسرو پرویز آن را گرفت و پاره کرد و گفت این کیست که نام خود را بر نام من
مقدم داشته است.
نامه به پادشاه مصر: پادشاه مصر با آنکه نبوت آن حضرت برایش محرز بود ولی همانگونه که خود او تصریح کرد براي حفظ تاج
و تخت و ریاست خود از پذیرش اسلام سرباز زد.
نامه به زمامداران شام و یمامه: حارث بن ابیشمر غَسّانی فرمانرواي شام پس از خواندن نامه بیحرمتی کرد و آن را کنار انداخت و
گفت من به جنگ او خواهم رفت. بعد که قیصر او را از این کار منصرف ساخت، روش خود را تغییر داد و هدایایی به شجاع اهدا
کرد و گفت سلام مرا به رسول خدا برسان. هَوْذَة بن علی حاکم یمامه با دعوت پیامبر برخوردي ملایم داشت و از سفیر آن حضرت
پذیرایی کرد و به او هدایایی نیز بخشید.
رسول خدا (ص) در طی سالهاي بعد نیز نامههایی براي حاکمان و زمامداران جهان نوشت و آنان را به اسلام دعوت کرد.
جنگ خیبر: خیبر سرزمین حاصلخیز و جلگه سرسبزي بود که در حدود بیست و پنج فرسنگی شمال مدینه در سر راه شام قرار
داشت.
لًا رسول خدا نامهاي به یهود خیبر نوشته و آنان را به اسلام دعوت کرده بود ولی آنان نپذیرفته بودند. چون خبر اعدام بنیقریظه به
خیبر رسید یهودیان گرد هم آمدند، گفتند با او به جنگ برخیزیم. مشکل بزرگ یهودیان خیبر این بود که پس از انعقاد صلح
حدیبیه فقط مجاز بودند از قبایلی مانند بنیسعد و غطفان که با قریش پیمان نداشتند کمک
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 136 از 305 www.Ghaemiyeh.com خلاصه درس مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 125
نظامی بگیرند.
رسول خدا نُمیلۀ بن عبدالله لیثی و یا سِباع بن عُرْفُطه غفاري را در مدینه به جانشینی خود گذاشت و با هزار و چهار صد نفر و
دویست اسب رهسپار خیبر گردید. سپاه اسلام به خیبر رسید. یهودیان صبح در حالی که براي کار روزانه خود از قلعهها خارج
میشدند ناگهان با لشکر اسلام مواجه شده و فریاد کشیدند: محمد و لشکر! آنگاه وحشتزده گریختند و وارد حصارهاي خود
یهودیان به رئیس خود سَلّام بن مِشْکم خبر دادند که سپاه محمد آنان را .«! خیبر ویران شد » : شدند. پیامبر تکبیر گفت و فرمود
غافلگیر کرد. سَلّام گفت: سخن مرا نشنیدید و در لشکرکشی به سوي او کوتاهی کردید، اکنون در جنگ با او کوتاهی نکنید.
پیامبر چون تصمیم یهود را بر جنگ دید اصحاب خود را موعظه و آنان را تشویق به جهاد کرد و بشارت داد به اینکه پیروزي از
آن ایشان است. نبرد در روز اول از قلعه نطات آغاز شد.
در ترتیب فتح قلعههاي خیبر بین مورخان اختلاف زیاد است. پیامبر (ص) زره آهنین خود را به امیرالمؤمنین پوشاند و ذوالفقار را به
پرچم را بگیر و آن را پیش ببر، جبرئیل همراه توست و پیروزي پیش رویت. ترس در » : آن بست و پرچم را به دستش داد و فرمود
سینههاي آنان ریخته شده و بدانکه آنها در کتابشان یافتهاند آنکس که اینان را نابود میکند نامش ایلیا (علی) است. پس
.« هنگامی که آنها را دیدي بگو من علی هستم که انشاءالله خوار خواهند شد
پهلوانان نامدار خیبر و در رأس آنان مرحب به دست علی (ع) کشته شدند و قلعه قموص که مهمترین و بزرگترین قلعه خیبر بود
سقوط
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 137 از 305 www.Ghaemiyeh.com خلاصه درس مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 126
کرد.
یهودیان به رسول خدا (ص) عرض کردند ما صاحبان این نخلها هستیم و به اصلاح امور و آبادي آنها آگاهتریم، حاضریم در
اینجا بمانیم و براي شما کار کنیم. پیامبر به این شرط پذیرفت تا هر زمانی که حضرت بخواهد بمانند و هر وقت نخواست کوچ
کنند و بروند.
یهودیان که پیمانشکنی و تزویر و خیانت طبیعت ثانوي آنان شده بود، به جاي آنکه از رسول خدا (ص) به پاس عفو و گذشت و
آزادي اسیران و اسکان دادن آنان در سرزمین مسلمانان تشکر و قدردانی کنند، طی توطئهاي خطرناك و ناجوانمردانه طرح قتل
حضرت را ریختند و سم کشنده تبآوري تهیه کرده و آن را در غذایی ریخته و به وسیله زنی براي ایشان فرستادند. رسول خدا
(ص) سریع حِجامت کرد تا از اثر زهر کاسته شود. با این وصف بعدها میفرمود اثر آن سم هر سال در بدن من عود میکند.
فدك دهکدهاي آباد و داراي سرزمین حاصلخیز و نخلستانها و باغهاي زیبا بود که در نزدیکی خیبر قرار داشت. سرزمین فدك
چون بدون لشکرکشی و جنگ فتح شده بود از اموال خالصه آن حضرت بهشمار میآمد و متعلق به خود ایشان بود. رسول خدا
(ص) فدك را در قبال مهر حضرت خدیجه که بنا بر قول مشهور خود خدیجه پرداخته بود به دخترش حضرت فاطمه (س) بخشید.
فدك بعدها پس از رحلت رسول خدا رنگ سیاسی به خود گرفت و در طول تاریخ فراز و نشیبهاي زیادي پیدا کرد.
غزوه وادي القري
: رسول خدا (ص) پس از فتح خیبر و فراغت از کارهاي آن رهسپار وادِي الْقُري شد. وادي القري منطقهاي بود متشکل از روستاهاي
زیاد و نزدیک به هم در حدود پنجاه فرسخی شمال مدینه که
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 138 از 305 www.Ghaemiyeh.com غزوه وادي القري مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 127
ساکنان مناطقی از آن یهودي بودند. رسول خدا (ص) ایشان را محاصره کرد و سپس به پذیرش اسلام فرا خواند. یهودیان وادي
القري نپذیرفتند و روز نخست به جنگ با مسلمانان پرداختند که طی آن ده نفر از جنگاورانشان به میدان آمدند و به دست علی (ع)
و ابودجانه انصاري و زبیر بن عَوّام کشته شدند. سرانجام اوایل روز دوم که تازه آفتاب طلوع کرده بود تسلیم شدند. بدینسان بود
که یهود در جزیرة العرب سرکوب شد و دیگر چندان خطري از ناحیه آنان احساس نمیشد. پس از فتح خیبر و مناطق وابسته به آن
و تنظیم امور آنها رسول خدا و سپاه اسلام به مدینه بازگشتند.
همانگونه که در صلح حدیبیه گذشت مشرکان قریش در ذيالقعده سال ششم هجرت مانع انجام عُمره پیامبر و مسلمانان شدند.
رسول خدا (ص) در ذيالقعده سال هفتم تصمیم گرفت عمره سال گذشته را قضا کند. رسول خدا در حالی که بر شتر قَصْوا سوار
بود و مسلمانان شمشیر بسته اطراف آن حضرت را گرفته بودند وارد مکه شد. سواره طواف کرد و با عصاي خود حجرالاسود را
استلام نمود، مسلمانان هم همراه آن حضرت طواف کردند. سپس سعی بین صفا و مَرْوَه نمود و در مَرْوَه قربانی کرد و سرش را
تراشید و از احرام خارج شد.
پس از جنگ احزاب عمرو عاص که در عرصه تزویر و شیطنت بسیار قوي و زبانزد عرب بود آیندهنگري نمود و خود را براي تسلیم
به رسول خدا آماده ساخت. او در بین راه به خالد بن ولید برخورد که او هم براي تسلیم شدن و پذیرش اسلام به مدینه میرفت.
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 139 از 305 www.Ghaemiyeh.com غزوه وادي القري مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 128
صفحه 140 از 305 www.Ghaemiyeh.com غزوه وادي القري مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 129
خود آزمایی
1. جهانی بودن دین اسلام را با آوردن چند دلیل توضیح دهید.
2. حضرت محمد (ص) جهت دعوت به پذیرش اسلام براي چه کسانی نامه نوشت؟
3. علت وقوع جنگ خیبر را شرح دهید.
4. نقش حضرت علی (ع) در فتح خیبر چه بود؟
5. خیانت بزرگ یهودیان خیبر را بر ضد پیامبر توضیح دهید.
6. حضرت رسول (ص) فدك را به چه کسی بخشید؟
7. غزوه وادي القري را توضیح دهید.
، درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام، ج 2
صفحه 141 از 305 www.Ghaemiyeh.com خود آزمایی مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان
ص: 130
درس دوازدهم